کد مطلب:41794 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:145

جنگ خندق











جنگ خندق یا غزوه احزاب در شوال سال پنجم هجرت واقع شد. تعداد سپاهیان دشمن را تا بیست و چهار هزار نفر برشمرده اند، كه این رقم از به هم پیوستن قبایل و تیره های مختلف عرب و یهودیان گرد آمده بود. همدستی قبایل و شركت گسترده ی آنها در این نبرد، سبب شد كه جنگ خندق به جنگ احزاب هم شهرت یابد.

رسول خدا از این لشكركشی باخبر شد و با اصحاب خود به مشورت پرداخت كه: آیا از مدینه بیرون روند و هر جا كه با دشمن برخورد كردند، همان جا با وی بجنگند، و یا اینكه در مدینه بمانند و پیرامون شهر را خندق بكنند؟

پیشنهاد سلمان فارسی برای حفر خندق، به تصویب رسید و رسول خدا صلی الله علیه و آله ارتش اسلام را كه سه هزار نفر مرد بودند در دامن كوه «سلع» قرار داد، چنانكه كوه در پشت سر آنان واقع شد. سپس كسی را در مدینه جانشین خود گذاشت و كار خندق را با شتاب آغاز كرد.

مسلمانان با كوشش فراوان دست به كار شدند و رسول خدا صلی الله علیه و آله نیز شخصا كمك می كرد و بیل و كلنگ می زد و گاه توبره های خاك را بر دوش می كشید.

[صفحه 377]

هر ناحیه ای از خندق به دسته ای از مسلمانان واگذار شده بود.

رسول گرامی در برنامه تقسیم كار، برای هر قبیله ای مساحتی معین فرمود و آنها موظف بودند مقداری را كه به ایشان واگذار شده است، بكنند. هر ده نفر می بایست چهل ذراع حفر كنند.

سرانجام، كار حفر خندق با گذشت شش روز به پایان رسید. البته بیشتر اطراف مدینه را بناهای به هم پیوسته بود و راهی برای عبور و هجوم دشمن وجود نداشت و خندق فقط در همان قسمتی كنده می شد كه امكان نفوذ و هجوم دشمن وجود داشت.

طول و عرض و عمق خندق بدرستی شخص نیست. اما بعضی از نویسندگان ارقامی تخمین زده اند؛ از جمله گفته اند:

طول خندق در حدود پنج و نیم كیلومتر و عرض آن ده متر و عمق آن پنج متر بوده است.

عبور از این عرض و جهش با این فاصله برای چابكترین اسبها هم غیر ممكن می نماید، كاری كه عمرو بن عبدود كرد و توانست خود را به آن سوی خندق برساند،دست یافتن بر تنگنایی بود، كه از فاصله كمتری برخوردار بوده است.از این هشام نقل شده است كه:

مسلمانان روزه ابه كار حفر خندق سرگرم بودن و شبها به خانه های خود باز می گشتند اما رسول خدا (ص) بر فراز یكی از تپه ها چادر زده بود و شبها را نیز در همانجا به سر می برد.

با پایان یافتن حفر خندق، احزاب سر رسیدند. دریایی از دشمن دور تا دور مدینه را احاطه كرد. اینجا بود كه گرفتاری مسلمانان به نهایت رسید و ترس و بیم شدت یافت و دل برخی پیروان نسبت به خدا و رسول او،

بد گمان شد و نفاق منافقان آشكار گشت:

[صفحه 378]

كسی از آن میان گفت:

محمد، ما را نوید می داد كه گنجهای خسرو و قیصر را به چنگ می آوریم، اما امروز جراءت نمی كنیم كه برای قضای حاجت بیرون رویم.

و كسانی هم نزد او آمدند و گفتند: ای رسول خدا(ص)! خانه های ما در خطر دشمن است، رخصت دهید تا به خانه های خود كه در بیرون مدینه است بازگردیم.محاصره دشمن، نزدیك به یك ماه طول كشید و در این مدت جنگی رخ نداد جز آنكه از سوی دشمن گاه تیرهایی به جانب مسلمین پرتاب می شد... تا آنكه عمر بن عبدود كه او را با هزار سوار برابر می دانستند خود را به این سوی خندق رسانید و طی یك مبارزه تن به تن، به دست توانای علی به هلاكت رسیدو با قتل او سرنوشت جنگ به نفع مسلمین تغییر كرد و مهاجمان با خواری و سرافكندگی بازگشتند. در اینجا بود كه رسول خدا(ص) فرمود: ضربه علی یوم الخندق افضل من عباده الثقلین؛ ضربت علی در روز خندق برتر از عبادت جن و انس است.

و نیز فرمود: الان نغزوهم و لایغزونا؛ اكنون ما به جنگ ایشان خواهیم رفت و ایشان به جنگ ما نخواهند آمد.

و نیز فرمود: برز الایمان كله الی الشرك كله؛ امروز تمام ایمان در برابر تمام كفر قرار گرفت.[1] .

[صفحه 379]



صفحه 377، 378، 379.





    1. ر. ك: تاریخ پیامبر اسلام، ص 378 به بعد؛ ارشاد، ج 1، ص 94- 109.